لحظه هایی که منتظر اومدنشون هستیم، همین لحظه هاییه که داریم می گذرونیمشون، گاهی با یه حالت خیلی ام بی تفاوت!!
اغلب منتظر اومدن یه زمان خاص، رخ دادن یه اتفاقیم، فرداهای ما همین امروز هایی هست که پشت سر می ذاریم!! گاهی شاید در بی توجهی ما خیلی آهسته بیان و یه سر به ما بزنن و زود هم برن! خاطره هایی هم به جا می مونه ... اما تنها چیزی که خاطره نمی شه خداست ...
آدما در برابر انتخابهاشون مسوولن، یه انتخاب خیلی مهم توی زندگی آدما، انتخاب دوسته، یه حساب و کتاب کنیم ببینیم، روی چه حسابی دوستی هامون شکل میگیره، آیا این روابط یهویی و بدون انتخاب ماست؟؟! یا نه این ماییم که می سنجیم و دو دو تا چهار تا می کنیم و چرتکه میندازیمو انتخاب می کنیم؟!
یه وقتایی انتخاب ما، چرتکه انداختنای ما، همین وزن و اندازه ی خودمونه!! یعنی ما خودمونو رسوندیم به نقطه ای از زندگی و طبیعیه که متناسب با اندازه ی وجودیمون دوستهایی رو خواهیم داشت...
پس یا آگاهانه وارد این فرآیند میشیم، و یا ناآگاهانه ... به هر حال همه چیز رو او هدایت می کنه ... وظیفه ی ما اینه هوشیار باشیم... چون رنگی میشیم توی ارتباطمون... مهمه که چه رنگی باشی ... خیلییییم مهمه
کی از فرداش خبر داره؟!
زندگی پره از خبرایی که احساس های متفاوت و گوناگونی در آدم ایجاد می کنه؛ چه شخصی باشه، چه در سطح جهان، چه در سطح کشور و .... الی آخر ....
بعضیا بی تفاوتن، بعضیا میشنون و می بینن، خیلی زود هم فراموش می کنن، بعضیا هم تحلیل می کنن و بعضیا هم شکه میشن، خلاصه عکس العمل آدما متفاوته...
خبرهایی هم هستن که آدم با شنیدنش، دچار یه حالت عجیبی میشه! غم آمیخته با یه نوعی احساس بی قراری؛ حس درک کردن مظلومیت یه مدافع حرم، که اسیره و می برن که گلوشو ببرن!!! شاید نشه توصیفش کرد! اما شاید خیلیا این حس رو درک کرده باشن ...
یه جورایی زندگیم متوقف شده، و خجالت می کشم زندگی کنم ...
چراااا؟؟؟؟؟!!!
نمی دونم من، اصلی اساسی از روابط انسانی رو جاانداختمه؟؟! یا دیگران یه چیزیشون میشه؟؟!
اغلب گسستگی عمیقی رو در ارتباط با نحوه ی ادراک اونها با تمام تاروپود وجودم درک می کنم، که نشون میده تا چه حد از دیدگاه ضعف و ناتوانی به من نگاه کرده اند و می کنن!!! در عجبم که دو جنس متفاوتیم اما این رو درک نکردن!
منکر ضعفهام نیستم، اما دنیاهای ما، دنیاهای متفاوتیه!
مهمه دنیا رو با چه چشمی می بینی، چون محرک های تو متفاوت خواهند شد، و دوست داشتنی های تو نیز هم ... عشق جایی برای زشت دیدن نمیذاره!
روبرو شدن با خود واقعی، برای هر کسی سخته! من خییلی زیاد با خودم روبرو میشم ... حقیقتی که کاملا درمورد خودم برام روشن و آشکار میشه، غیر قابل انکاره! وقتی خود واقعیمو میبینم،خییلی جدی تر میشم...
به فکر روبرو شدن با خودت باش! خود واقعی تو جای هیچ بهانه ای رو باقی نذاشته، قدرتی نخواهی داشت که حقیقت خودت رو انکار کنی ...
یه وقتایی، البته این زمان طولانی هم میشه، فقط یه وقتایی نیست! نمی تونی سر سطر رو پیدا کنی، از کجا قلم تو شروع کنه!
همه خوشبختی آدم اینه که اجازه نده نفسش، جسارت کنه و دنیا رو براش قشنگ جلوه بده ...
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره انسان موجب تقویت و نیرومندی روح
و قوی شدن اعصاب و برای آرامش یافتن اضطراب مفید است.
هنگامی که دعوت رسول شروع شد، در داخل و خارج درگیر است.
در خارج با اهل کتاب، کفار و مشرکین
و در داخل با منافق ها، حسودها، جاهل ها، با شتاب زده ها، با معوقین و کندکارها.
یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ (.. جوشن کبیر)
